مُصْلِحِینَ

إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ـ ما هرگز جزای مصلحین را ضایع نخواهیم کرد

مُصْلِحِینَ

إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ـ ما هرگز جزای مصلحین را ضایع نخواهیم کرد

مُصْلِحِینَ

به نام خدا - به یاد خدا - برای خدا

الهی سنگرم آماده کن جنگیدنش بامن
تو توفیق شهادت را بده بالیدنش بامن

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۴ خرداد ۹۸، ۱۲:۲۰ - سید محسن جوانمردی
    احسنت...

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

به بیان مدرسه حمد(هنر ادبیات رسانه)، بعضی چیزهایی که می نویسیم اگر توی داستان بگذاریم، قابل تحمل نیست...خیلی از حرفهای  سخت را میشود گفت و نوشت ولی اگر توی داستان باشد ماجرا فرق میکند. راحت که بگویی مخاطب اذیت نمیشود. چی میشود که مخاطب اذیت می شود؟ او، اول  جمله را توی خیالش از زبان خودش تکرار میکند...اگر آنجا خوب به نظر نرسد، نمی پسندد و پس می زند.

دیروز تصادفا بزرگواری در گروه علمداری که بخش عمده کارش، متن نوشتن برای صحیفه است، بیان ساده ای برای دعای روز سه شنبه حضرت زهرا س درخواست کردند...درخواست عمومی و دفعی بود ولی قبلا به آن فکر کرده بودم...نوشتم«هر چی مردم...مابیشتر...هرچی ما بیشتر....خدا بیشترتر»خلاصه برخی دوستان خوششان آمد و از سر لطفبقیه ایام هفته و بلکه دعاهای مربوط به تعقیبات نماز را هم به این ترجمه مطالبه کردند.

الیته چیزی که ما برای سایر روزها نوشتیم نه به این خلاصگی بود و نه میشه اسمش را ترجمه گذاشت...ولی شاید بشود اسمش را بخشی از دیالوگ نویسی گذاشت...البته دیالوگ ها چند دسته هستند: در یک تقسیم بندی میشود یک دسته را به سخنان قابل تأمل و حکیمانه و نکته سنجانه،و دسته دیگر را سخنان قانع کننده و احتجاجی و اثبات کننده تقسیم کرد...ادعیه حضرت زهرا(س)قابلیتشان خیلی زیاد است پس به راحتی پاسخگوی استخراج هر دو دسته یاد شده هستند. متن ها را اینجا می نویسم چون هنوز هم به این وبلاگ ارادت دارم....دیروز تا حالا سه این متن ها سه مدل شدند که فقط یک مدلش را در گروه تلگرامی علمداری گذاشتم...دو تای بعدی را خجالت کشیدم...البته جادارد اصل متن دعاها راهم بگذارم که فعلا حالش را ندارم اگر دستم به فایل ووردش برسد این متن را مجدد ویرایش می کنم:

شکل اول:

یک شنبه:
آخ خ خ خدا... این اول و آخر و وسط  امروز را خودت میزونش کن....یک جوری که هر چی می زنم...به هدف بنشینه...
هر کاری که میکنم بگیره...
(از زبان یک کسی که احساس می کنه تیری در کمان امامش است)

دوشنبه :
کار باید به جز به هدف خوردن(که دعای دیروز بود)جون هم داشته باشه...موثر باشه... اینا به کنار مگه به برکت محمد و آل محمد یک جوری بشه ما این ور جوب نباشیم و خدا هم اون ور جوب...پس به جز جون دار بودن... جهت هم باید درست باشه...کمونه هم نکنه...


سه شنبه:

هر چی مردم....ما بیشتر....هر چی ما...خدا بیشترتر


چهارشنبه:

ما را به تو باید سپرد... که نه به چشمات خواب میاد و نه کم میاری...
آخیش... تو که از دوردت بر  محمد و آل محمد یک چشم بر هم زدن هم دریغ نمیکنی...یک چشم برهم زدن هم صلواتت را دریغ نکن...
فقط به تو باید سپرد که اگر دست کسی دیگر باشه، ضایع میشه... شایع میشه...


پنج شنبه:

خ خ خدا! این او چیزاییه که من میخوام(تقی عفاف...)....چه چیزا که تو داری و من بهش محتاجم... خدایا چقدر به تو محتاجم(قوتک لضعفنا...)...مثل الان که من صلوات بر محمد و آل محمد را میخوام و تو هم داری و میدی...شکر و ذکر و طاعت و عبادتت رو میخوام...تو خواهش و خواست منی آخر رحم...


جمعه:

توی این شلوغیا...میان نزدیک ها و توجه دارها و موفق ها ....کجا نزدیکتره، میخوام بیام اونجا...
اصلا اگر بشه یه جوری کنی انگار که قیامت باشه و من دارم تو رو می بینم... 
تو این شلوغیا یک جوری بمیرم که تو دوست داشته باشی... شرط ملاقات اینه که آدم آخر خوبی داشته باشه...اینجوری که فکر میکنم صلوات محمد و آل محمد بیشتر به چشمم میاد خودش آخر خوب تموم شدنه... خود صلواتم عجب چیزیه پیدا کردم اون چیزی رو که توی امروز مابه ازای ملاقات با تو توی قیامت باشه....


شنبه:

خدایا فقط از تو میخواهم...فقط "از تو خواستن" را هم از تو میخواهم....وای بدتر از این چی میتونه باشه که تو... رو بگردونی و ما ...رو به تو کرده باشیم...
آخیش که با وجود محمد و آل محمد قرار نیست اینطوریا بشه...
پس هرچی خودت دوست داری به ما بده و اونی که به ما دادی را قوت ما بکن برای انجام هر چی تو دوست داشته باشی....کسی نیست که از تو بیشتر ترحم بکنه...


شکل دوم که هم از جملانت شکسته استفاده نشده و هم به جهت تدبری دقیق تر است:

یک شنبه
از تو میخواهم که امروزم اول و آخر وسطش طوری باشد که من و کارهایم را به هدف عبودیت بنشاند. و صلوات است که دعای به هدف نشسته است.

دوشنبه
امروز و هر روز از تو میخواهم کارهایم موثر باشد و قدرت داشته باشد جهتش هم درست باشد و برنگردد علیه خودم...صلوات بر محمد و آل محمد کارش همین توان دادن و درست کردن جهت است.

سه شنبه
امروز و هر روز،  باید از تو بخواهیم که مردم در هر وضعیت که باشند....ما یک قدم جلوتر باشیم....و بفهمیم  هرچی مابیشتر...تو بیشترتر
همه بیشترها و جلو افتادن ها با صلوات بر محمد و آل محمد.

چهارشنبه
امروز و هر روز، تویی که حتی یک چشم برهم زدن، صلوات و رحمتت را از محمد و آل محمد دریغ نمیکنی...این را که بفهمیم، خاطرمان آسوده می شود... چون می توانیم از تو بخواهیم برای همه لحظات، خود و همه اسرارمان را حافظ باشی... و معلوم است اگر به تو سپرده شد، ضایع و افشا نمی شود.

پنج شنبه
امروز و هر روز هرچی بخواهم پیش تو هست...و صلوات بزرگترین خواسته هاست که اجابتش پیش توست.

جمعه
امروز و هر روز توی این همه شلوغی، چیزی برایم جای ملاقات با تو را نمیگیرد...و صلوات کارش به وجود آوردن همین ملاقات است...روز لقا و رسیدن چی باید گفت بهتر از صلوات بر محمد و آل محمد.

شنبه
امروز و هر روز هر چه بخواهم از تو میخواهم و از غیر تو نمیخواهم...مون تو را میخواهم و وای که در این حال، تو مرا نخواهی... امیدوارم با صلوات بر محمد و آل محمد من هم خواستنی بشوم.


شکل سوم، سعی شده برگشت به متن های اول باشد ولی خلاصه تر:

یکشنبه:
این اول و آخر و وسط امروز ما رو یک کاری بکن نتیجش به هدف نشتن باشه صاف بخوره توی خال.

دوشنبه:
امروز...کار هم باید جون داشته باشه و جهتش درست باشه... دوست ندارم تو اون ور جوب باشی و من این ور....یا اگر کاری کردم کمونه کنه به سمت خودم.

سه شنبه:
امروز...هرچی مردم ...مابیشتر...هرچی ما بیشتر خدا بیشترتر
چهارشنبه:
امروز...یک چشم به هم زدن هم برای ضایع شدن ما و شایع شدن اسرارمون کافیه....خیلی خوبه که تو به چشمات خواب نمیاد و هیچ وقت هم کم نمیاری.

پنج شنبه:
امروز ....خیلی چیزهاست که میخوام...همش اینجاست پیش تو...خواستنی های من چیزهاییه که تو داری.

جمعه:
امروز ....کجا به تو نزدیکتره...کاش یه جوری مثل روز قیامت بشه دیدت.
شنبه:
امروز...ما که تورا میخوایم و از تو هم میخوایم از غیرتو هم نمیخوایم...نشه یک وقت ما بخوایم و تو نخوای...مارو هم خواستنی کن.

۹۶/۰۹/۱۷
ذی حجر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.