مُصْلِحِینَ

إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ـ ما هرگز جزای مصلحین را ضایع نخواهیم کرد

مُصْلِحِینَ

إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ـ ما هرگز جزای مصلحین را ضایع نخواهیم کرد

مُصْلِحِینَ

به نام خدا - به یاد خدا - برای خدا

الهی سنگرم آماده کن جنگیدنش بامن
تو توفیق شهادت را بده بالیدنش بامن

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۴ خرداد ۹۸، ۱۲:۲۰ - سید محسن جوانمردی
    احسنت...

۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها


قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ﴿۵﴾
(نوح) گفت پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوی تو) دعوت کردم

فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ﴿۶﴾
ولی دعوت من جز بر فرارشان نیفزود.

وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا ﴿۷﴾
و من هر زمان آنها را دعوت کردم که ایمان بیاورند و تو آنها را بیامرزی انگشتان خویش را در گوشها قرار داده، و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند، و شدیدا استکبار کردند.


پ ن : فقط باید دعوت کرد. اصلا اگر سرد شدنی در کار نیست و رفتار آنها فقط نشنیدن است و همین تکبر است که ...


پ ن : سوره ی نوح.


الهی بحق الحسین(ع)
عجل لولیک الفـــــــــرج

۰ نظر ۲۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۵۶
ذی حجر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها



روحانی با صفائی می گفت: مدتی بود که برای کار فرهنگی به جبهه رفته بودم.

آنجا جوانی بود بسیار با خدا و معنوی که وجودش برای همه، حتی خود من باعث روحیه معنوی بود.برای خودش یه عارف به تمام معنا بود،وقتی تعقیب نماز می خوند گوشهام رو تیز می کردم که همه رو بشنوم که حظ معنوی از دستم در نره.خلاصه تمام تلاشهای من برای کار فرهنگی یه طرف،تعقیب این جون هم یه طرف.

او شهید شد و من کنجکاوانه از دوستان صمیمیش رمز کار او را پرسیدم. به من گفتند:ما هم نمی دانیم،اما خاطره ای رو به شما تقدیم می کنیم؛
وقتی 13-14 سالمان بود قرار گذاشتیم به دیدن آیت الله مدنی(شهید محراب)
برویم.وقت ملاقات گرفتیم و روز موعود خدمت ایشان رسیدیم.در بدو ورود تا نگاه عارف کامل آیت الله مدنی به این دوستمان افتاد بدون سخنی شروع به گریه کردند.ما هم از همه جا بی خبر و متحیر و مبهوت یک نگاه به این دوستان و یک نگاه به حاج آقا داشتیم.

آیت الله مدنی میان گریه خود خطاب به او،این ابیات از حافظ را خواندند:

               ای پیک راستان خبر یار ما بگو / احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
   ما محرمان خلوت انسیم غم مخور/ بایار آشنا خبر آشنا بگو

آن جوان عارف هم این ابیات را در جواب آیت الله خواند:

درد عشقی کشیده ام که مپرس....... زهر عشقی چشیده ام که مپرس

گشته ام در جهان و آخر کار ....... دلبری برگزیده ام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مپرس..... لب لعلی برگزیده ام که مپرس

جلسه به همین چند بیت تمام شد و ما نفهمیدیم چه رموزی بین آن دو رد و بدل شد.

{نقل از حاج آقا مهدوی معاون سابق آقای حاج علی اکبری}

الهی بحق الحسین(ع)
عجل لولیک الفـــــــــرج

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۵:۴۷
ذی حجر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها


مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی که از علمای تهران بودند، نقل کردند: شبی در نجف بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آیت‌الله شهید مدنی و خلوت شدن مسجد، ناگهان دیدم آقای مدنی شروع به گریستن کرد.

چون به من اظهار لطف داشتند به خودم جرأت دادم و علت گریه ناگهانی ایشان را پرسیدم.

ایشان فرمودند: بعد از نماز یکی گفت: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است که به او فرموده‌اند: "ببین این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هیچ کدام برای فرج من دعا نکردند".

من هم تا این را شنیدم متأثر شدم و گریستم.

آیت‌الله مجتهدی فرمودند: بعدها متوجه شدم امام زمان (عج) این گلایه را به خود ایشان (شهید مدنی) گفته بودند.

الهی بحق الحسین(ع)
عجل لولیک الفرج

۰ نظر ۰۴ دی ۹۵ ، ۱۳:۲۱
ذی حجر