آب هرگز نمی میرد..
بسم رب العباس
رسول خدا (ص) در حدیثی فرمودند : ای مردم آگاه باشید که گاهی از جانب پروردگارتان رایحه ای به سمت شما میوزد پس هشیار باشید و خود را در معرض آن نسیم قرار دهید.
باطن کربلا ، حقیقت آن نسیم بود که هر رزمنده ای را به اندازه معرفت و سعه ی وجودی اش می نواخت.
از روزی که در شش سالگی روضه مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشه های گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس (ع) رسیدم.
اتفاقی نبود در دفتر تقدیر الهی همه چیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تاسیس یگان رزمی استان همدان -انصار الحسین (ع)- به نوکری گردان حضرت ابالفضل(ع) منصوب شدم و تشنه آب ، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل (ع) میریخت و به تاریخ آبرو می داد.
سالهای دفاع مقدس ، ایام پرفراز ونشیبی بود که بوی تند باروت و طعم تلخ گاز های شیمیایی ، ذائقه ام را عوض نکرد و عطر علمدار علقمه را از کامم نستاندند.
از سرپل ذهاب و مهران و پیرانشهر تا میمک و فاو و شلمچه و ماروت، همه جا دستان بریده حضزت اباالفضل (ع) دستگیرمان شد و راه را نشانمان می داد.
راهی که همرزمان شهیدم حاج محسن امیدی ، حاج حسین کیانی ، مطلب قیصری ، محمدحسن ابروزن ، محجوب ، مولوی ، ظفری و وحید سهرابی و همه فرماندهان شهید گردان ابالفضل ()-152- با «پای نوفیق» دویدند و به مقصد رسیدند و من جا ماندم.
ماندیم تا راوی مظلومیت ها شهامت ها، شجاعت ها، شهادت ها و تشنگی های آنان باشیم و خدا میداند که اگر رهبر جانباز انقلاب اسلامی بیان خاطرات را برای جاماندگان ، درحکم تکمیل امر جهادشان نمیدانست ، هرگز تن به این تکلیف نمیدادم.
ما تشنه یک جرعه سخاوت هستیم مشک تو هنوز آب دارد عباس
میرزا محمد سلگی - 21 رمضان سال 1435